بایدها و نباید های لازم برای حفظ شغل خود را بشناسید
تورنگ / 13 شهریور 1396
برای اینکه آرامش و موفقیت بیشتری در محیط کاری خود داشته باشید، هرگز این حرفها را به مدیر خود نگویید.
1- شما به من نگفتید این کار را انجام دهم.
وقتی کار مهمی باید انجام شود و شما به روی خودتان نمیآورید، بدترین حرف برای توجیه آن این است که به مدیرتان بگویید: «شما که به من نگفتید این کار را انجام دهم».
2- من فقط برای پول کار میکنم.
شاید در کشورهایی مثل چین عادی باشد که مردم فقط و فقط برای پول کار میکنند. در چین اگر کارفرما حقوق و مزایای آنها را بهموقع پرداخت نکند و یا اگر متوجه شوند کسی که شرایط مشابه آنها را دارد بیشتر حقوق میگیرد، حتماً کار خود را ترک خواهند کرد.
اما در اینجا اگر کارفرما متوجه شود کارمند تنها برای پول کار میکند، خیلی سریع او را اخراج میکند.
3- مشکلی وجود دارد.
اعتراض در مورد وجود مشکل بسیار آسان است. اما پیدا کردن راحل برای حل مشکل سخت است. مدیران دوست دارند کارمندانشان مشکلات راحل کنند، نه اینکه با مواجه شدن با مشکل دست از کار بکشند. هنگام مواجه شدن با مشکل بهجای اینکه بگویید مشکلی وجود دارد، راهحلی برای آن بیابید و آن را برطرف کنید.
4- دوست دارم کارهای آسانتر را انجام دهم.
هیچ وقت یک کارمند نباید از مدیر کار آسانتری را درخواست کند چون هر کاری سختیهای خود را دارد و همین سختیها باعث پیش رفت بک کارمند میشود، کارمند با این حرف خیلی رک به مدیر میگوید هیچ امیدی به پیشرفت کارمند نیست. مسلماً هیچ مدیری روی چنین کارمندی حساب نمیکند و این واضحترین زنگ خطر است.
5- این کار خیلی زمان میخواهد.
برای یک مدیر، هیچچیز بدتر از این نیست که کارمند برای انجام کارهای خود یا پیشبرد پروژههای شرکت در مورد طولانی شدن زمان آن اعتراض کند. پروژههای کاری هرچه قدر هم طول بکشد، کارمند باید آنها را به بهترین شکل انجام دهد.
6- شاید بهتر باشد کار بهتری انجام دهم.
هرگز در مورد کار خود اعتراض نکنید. اگر شغلتان را دوست ندارید، استعفا بدهید. اگر مشکلی در انجام آن دارید، آن را حل کنید. اگر فردی هست که موجب ناراحتی شما میشود، خشم خود را به دیگران انتقال ندهید. اگر از شغل خود راضی هستید، پس اعتراض نکنید. وقتی در کاری مشغول میشوید، مدیر روی شما حساب میکند. نمیتوانید در نیمهراه به او بگویید کار شمارا عوض کند چون شما خوشتان نمیآید!
7- قول میدهم آن را انجام دهم.
اگر خودتان میدانید نمیتوانید کاری را درست یا بهموقع انجام دهید، هرگز به مدیر خود قول انجام آن را ندهید. در این مواقع بهتر است صادق باشید. شکست خوردن در کاری که قول انجامش را دادهاید بسیار بدتر از قبول نکردن آن است.
8- نظری ندارم
افرادی که در جلسههای کاری فقط مینشینند و سرخود را تکان میدهند، افرادی هستند که مدیران خیلی راحت آنها را کنار میگذارند. اگر قرار است فرد مفیدی در شرکت و پروژههای کاری باشید باید نظرات و ایدههای خود را مطرح کنید. مسلماً همیشه همه صد در صد با نظرات مدیر موافق نیستند، پس ایدههایی را که در سردارید را مطرح کنید.
9- من نمیتوانم.
هیچ مدیر از شنیدن این واژه خوشش نمیآید. هیچ مدیری بهانهگیری را دوست ندارد. مدیران اصولاً افرادی را استخدام میکنند که بتواند کارهای مختلفی انجام دهد یا حداقل برای انجام کار جدید، تلاش، تحقیق یا مطالعه کند.
10- من خوشبین نیستم.
مهمترین عامل برای موفقیت هر شرکتی این است که همهی اعضای شرکت به پیشرفت خود خوشبین باشند. واقعگرا بودن بسیار هم خوب است اما حتی اگر شرکت نوپا هم بود نباید به آینده آن بدبین بود.
11-من اضافهکار نمیمانم.
هیچچیز برای یک مدیر بدتر از این نیست متوجه شود کارمندش حاضر نیست کارهای عقب افتاده را انجام دهد زیرا ساعت قانونی کارش تمام شده است. سر زمان رسمی شرکت آمدن و رفتن چندان برای مدیران جالب نیست.
12- این وظیفه من نیست.
برای مدیر بسیار مهم است که کارمند خودش را در همه فعالیتهای شرکت سهیم بداند و برای موفقیت بیشتر کارها، از هیچ تلاشی دریغ نکند.
13-این کار مهم نیست.
وظایف کارمندان فقط به آنچه در قرارداد ذکر شده است، محدود نمیشود. در شرکت همه باید بتواند کارهای مختلفی انجام دهند و برای مدیر جالب نیست بشنود که در پاسخ کاری که به کارمند محول میکند، بشنود که این کار وظیفه من نیست.
14- من از اینکه برای دیگران کار کنم خوشم نمیآید.
کارمندی که چنین حرفی را بزند نباید حتی یک لحظه هم در شرکت نگه داشت.